خسته دل


89/3/25 :: 4:18 صبح

عشق شعله ایسیه روز دل تصمیم میگیره سنگ بشه تا دیگه عاشق نشه ، میره و سنگ میشه و میره قاطی سنگها ، اما اونجا هم عاشق سنگ میشه ت که هرگز نمی میرد ، گلیست که هرگز پژمرده نمیشود، بی ترس و بیم در غم و شادیها آنرا در دل نگهدار
نویسنده : تنها تنهای

89/3/9 :: 6:12 صبح

 

کنار پنجره می آیم

 

                     نسیم تبسم تو جاریست

قاصدکها آمده اند

                     در رقص باد و یاد

سبز

     سپید

سرخ...

 و این آخرین قاصدک

                     چقدر شبیه لبخند خداحافظی توست!

 


 

کنار پنجره می آیم

 

                     نسیم تبسم تو جاریست

قاصدکها آمده اند

                     در رقص باد و یاد

سبز

     سپید

سرخ...

 و این آخرین قاصدک

                     چقدر شبیه لبخند خداحافظی توست!

 


نویسنده : تنها تنهای

89/3/9 :: 6:7 صبح

کاش میشد هیچ کس تنها نبود

کاش میشد دیدنت رویا نبود


گفته بودی با تو می مانم ولی


رفتی و گفتی که اینجا جا نبود


سالیان سال تنها مانده ام


شاید این رفتن سزای من نبود


من دعا کردم برای بازگشت


دست های تو ولی بالا نبود


باز هم گفتی که فردا میرسی


کاش روز دیدنت فردا نبود


نویسنده : تنها تنهای

89/3/5 :: 6:22 صبح

مشخّصات کلی متولدین فروردین ماه:

پرجنب و جوش ، فعّال ، عجول ، رک و بی‌پروا ، زود عکس‌العمل نشان می‌دهد، لایق و کاردان ، عاشق قدرت ، بی‌صبر و طاقت ، قادر است مدّتها تنها باشد ، اهل امر و نهی ، طرّاح ، اهل هیجان ، حادثه‌جو ، پرتوقّع ، ریاست مآب ، با اعتماد به نفس ،  سازنده ، به گذشته فکر نمی‌کند ، جوانتر از سنش ، شایسته ، ماجراجو ، روشنفکر ، دقیق ، اشتباه خود را نمی‌پذیرد


نویسنده : تنها تنهای

89/3/5 :: 6:17 صبح



دیگه قهرم با چشات ، دیگه آشتی نمیشم
دوباره مثل قدیم ، اون که داشتی نمیشم

بزار حرفی نزنم ، آخه بغضم میگیره
تا میام از تو بگم ، دلم بازم میگیره

نمی دونی دلم چقده اسیرت شده
جوون بوده از غصه پیرت شده

نمی دونی دلم چقدر میخواد بمونی
نگو که باید بری و دیرت شده

خواستی که عاشقت بشم ، من شدم ، من شدم
گل شقایقت بشم ، من شدم ، من شدم

گفتی آخه ارزشش و نداره ، نداره
عاشق صادقت بشم ، من شدم ، من شدم

خواستی که عاشقت بشم ، من شدم ، من شدم
گل شقایقت بشم من شدم ، من شدم

گفتی آخه ارزشش و نداره ، نداره
عاشق صادقت بشم من شدم ، من شدم

نمی دونی دلم چقده اسیرت شده
جوون بوده از غصه پیرت شده

نمی دونی دلم چقدر میخواد بمونی
نگو که باید بری و دیرت شده

دیگه قهرم با چشات ، دیگه آشتی نمیشم
دوباره مثل قدیم ، اونکه داشتی نمیشم

بزار حرفی نزنم ، آخه بغضم میگیره
تا میام از تو بگم ، دلم بازم میگیره

نمی دونی دلم چقده اسیرت شده
جوون بوده از غصه پیرت شده

نمی دونی دلم چقدر میخواد بمونی
نگو که باید بری و دیرت شده



نویسنده : تنها تنهای

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خانه
پارسی بلاگ
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
5032


:: بازدید امروز ::
0


:: بازدید دیروز ::
0


:: درباره خودم ::

خسته دل
تنها تنهای
ساده بی الایش بینظیر

:: اوقات شرعی ::

:: لینک به وبلاگ ::

خسته دل

:: دوستان من ::

نور

:: لوگوی دوستان من ::



:: اشتراک در خبرنامه ::

 

:: فهرست موضوعی یادداشت ها ::

زیـــــــــبایــــــم هنوز نتوانسته ام درد عمیق تقدیم . شب اوتنهای شبم بی توشب ازمن ........... . عشق نمی پرسه تو کی هستی؟ فقط میگه : تو مال منی . عشق یعنی یک سلام و یک درود . محبت عشق زندگی . من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم چشم بیمار تورادیدم وبیمار شدم. .

:: مطالب بایگانی شده ::

خرداد 1389